یادگار‌هایی بر پیکر تاریخ!

یادگار‌هایی بر پیکر تاریخ!

یادگار‌هایی بر پیکر تاریخ!

 

|۱۲:۴۹,۱۳۹۴/۷/۲۲| 

 
علی محمد پشوتن: نوشتن بر در و دیوار عادتی بچه‌گانه نیست، رویه‌ای متداول است که گروهی از ایرانیان در هر سن و سال و در هر شرایطی، به انجام آن علاقه نشان می‌دهند، به‌خصوص اگر برای اولین بار به محلی سفر کنند یا خاطره‌ای خوب یا حتی بد از جایی داشته باشند، به‌جای نوشتن خاطرات، گرفتن عکس و فیلم، روی دیوار و درخت اثری از خود برجای می‌گذارند! این یادگاری‌هایی که بر پیکر تاریخ و طبیعت برجای می‌گذاریم، دیگر عادی شده است، هرجا که می‌روی، تفاوتی ندارد مکان تاریخی باشد یا میراثی، کوچه باشد یا خانه، در باشد یا دیوار، درخت باشد یا زمین! باید خطی به‌یادگار بنویسیم و رد شویم. حتی در حد زخمی کردن اثری ارزشمند یا خراشیدن تن درختی که سایه‌اش را به ما ارزانی داشته است.همین است که وقتی به تخت جمشید می‌روی می‌ببینی که "رضا و افسانه "روی قسمتی از سنگ‌های چند هزار ساله این اثر جهانی نام خود را حک کرده‌اند، و چه رنجی را متحمل شده‌اند تا با جسمی سخت، سنگ‌های چندهزار ساله را بخراشند. شاید تجربه سازندگان این بنا آنان را وادار به خراشیدن‌ها کرده است یا....
درختان پارک‌های شهر که مملو از یادهایی است که انسان‌های دوستدار طبیعت، بر پیکر بی‌آزارترین موجودات جهان خاکی، نگاشته شده است. یادی از دوستان و یاران، قلبی و تیری، نوشته‌ای و ....
حتی وقتی سوار اتوبوس می‌شوی، تفاوتی ندارد درون یا برون‌شهری، صندلی‌ها پر است از شعر و شعار و شماره! اگر روکش‌ها سالم مانده باشد!
در مدرسه، دانشگاه، رستوران، سرویس‌های بهداشتی و تلفن‌های عمومی و ..... دیوارهای شهر، همه‌جا می‌توان یادگارهای ما را دید، یادگارهایی که شاید سال‌ها پس از ما هم باقی‌بماند و کسی از زاویه آسیب‌شناسی به آن نگاه نکرده و درصدد مرمتش هم بر نیاید!
اکثر یادگاری‌هایمان نام است و دلنوشته و چون از دل برمی‌آید، قاعدتا باید به دل هم بنشیند، اما بیشتر مانند خاری است که به چشم بینندگان واقعی طبیعت و تاریخ، فرو می‌ر‌ود، خاری که درد ناشی از آن، در بایگانی ذهن افراد ثبت می‌ماند و هر وقت پرونده را باز می‌کند، به‌خاطر می‌آورد این ناملایمتی‌ها را که مردم این دیار بر داشته‌های خود روا می‌دارند.
اما اینکه چرا چنین هستیم؟ را باید از نگاه روانشناسان جست‌وجو کرد.
یک روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام‌نور شیراز در این خصوص معتقد است، نمی‌توانیم روی همه آدم‌ها پرچسب بزنیم و بگوئیم یادگاری نویس‌ها همه یک مشکل خاص و مشابه دارند، بلکه مشکلات زیادی وجود دارد که می‌تواند این‌گونه بروز کند.
دکتر فیلی با تاکید براینکه بیشتر یادگاری نویسی‌ها کار جوانان و نوجوانان است، ادامه داد: یکی از عمده‌ترین دلایل این کار، نبود آموزش‌های عمومی است. ما به جوانان و نوجوانانمان یاد نداده‌ایم که باید در چنین مواقعی چه‌کاری انجام بدهند و چه کاری انجام ندهند. هیچ‌گاه آنگونه که باید روی این موضوع بحث و بررسی نکرده‌ایم که چگونه می توانیم به جوانان آموزش دهیم که حفظ اموال عمومی وظیفه است و اگر آسیبی به آنها وارد شود در واقع به خودمان ضرر زده‌ایم. به جوانان نگفته‌ایم که آثار تاریخی چه ارزشی دارند و چه نمادهایی متعلق به ملت ما هست و نباید آنها را تخریب و زشت کرد.
فیلی افزود: دلیل دوم وجود تنش‌های مختلف در جامعه است. یک جوان با مشکلات زیادی در جامعه روبه رو است و با وجود مشکلات هیچ جایگاهی برای خالی کردن خود ندارد. امکانات تفریحی در حدی نیست که جوان بتواند به راحتی استفاده کند و از مشکلاتش بکاهد بنابراین تلاش می‌کند با رفتارهای غیرمعمول هیجان خود را تخلیه کند. یادگاری نویسی هم می‌تواند نوعی تخلیه هیجانی تلقی شود.
این روانشناس گفت: دلیل دیگر می‌تواند به رفتار هیستریک و تلاش برای جلب توجه از سوی جوانان مربوط باشد. این رفتار نوجوانانه نشان دهنده به بلوغ نرسیدن فرد است. فرد هنوز آنقدر به درک و منطق نرسیده که بتواند تشخیص دهد کار درست یا خطا کدام است و تلاش می‌کند با روش‌هایی که چندان مورد پسند نیست نشان دهد وجود دارد تا به او اهمیت داده شود. این رفتارها می‌توانند پیش زمینه سیاسی نیز داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اضافه کرد: برای حل چنین معضلی، آموزش یهترین راه است. برای پیشگیری از چنین یادگاری نویسی‌هایی در کشورهای دیگر جریمه قرار داده شده است. به تناسب میزان یادگاری و صدمه‌ای که وارد می‌کند فرد خاطی باید جریمه بپردازد. حال در ایران باید همراه با اعمال جریمه آموزش نیز وجود داشته باشد. به این ترتیب می‌توان یک فرهنگ نامناسب را در جامعه از بین برد. همین کار برای بستن کمربند ایمنی نیز انجام شد و نتایج آن را می‌بینیم که بسیاری از افراد بلافاصله که سوار اتومبیل می‌شوند، کمربند ایمنی را می‌بندند.
وی معتقد است، تامین امکانات ورزشی و فرهنگی در حد نیاز و متناسب با ویژگی‌های جوانان و نوجوانان، یک راه برای تخلیه هیجان‌های ناشی از این سن و سال است.
این روانشناس ادامه داد: یکی از مشکلاتی که در کشور ما وجود دارد این است که می‌گویند همه چیز ژنتیکی است، اصلا اینگونه نیست. نباید همه چیز را به ژن و اصالت نسبت دهیم. بلکه خیلی مهم است که بپذیریم این فرهنگ ما است که تغییر کرده، سابقه نوشتن این یادگاری‌ها شاید به پنجاه سال پیش برسد. پیش از آن، این کارها انجام نمی‌شد. اینها هم بیشتر مربوط به نبود آگاهی است. همین نبود آگاهی موجب می‌شود یک رفتار ناهنجار آنقدر در جامعه تداوم یابد که به هنجار تبدیل شود و مردم حساسیت خود را نسبت به این موضوع از دست بدهند. اگر به این رفتار ناهنجار یادگاری نویسی همین گونه که در حال حاضر وجود دارد، بی اهمیت باشیم و اجازه دهیم جوانان به همین منوال ادامه دهند در آینده با مشکلات بزرگ‌تری رو به رو خواهیم بود.
این روانشناس معتقد است: باید از طریق قانون به گونه‌ای عمل کرد که این ناهنجاری‌ها از بین بروند. در این راستا نیاز است ارگان‌های زیادی با یکدیگر همکاری داشته باشند و همکاری بین بخشی تقویت شود. ایجاد یک هنجار در جامعه به مجریان مسئولیت پذیر نیاز دارد. خیلی چیزها هست که برایش قانون داریم ولی چون خوب اجرا نمی‌شود همچنان آن مشکل پابرجا است.
بسیاری از صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که با نصب تابلوهای بزرگ در کنار بناها و آثار باستانی می‌توان از یادگاری‌نویسی و کنده‌کاری جلوگیری کرد. تابلوهایی که به‌عنوان گنجینه یادگاری و نظرات باشد و امکان نوشتن برای همه روی آن فراهم شود، این حتی به محققان فرصتی خواهد داد تا به ارزیابی نظرات و عقاید بازدیدکنندگان از یک مکان، بپردازند.
موضوع یادگاری نویسی حتی از سوی مسئولان و محافظان و مدیران مجموعه‌های مختلف چندان جدی گرفته نشده و با آن برخورد نمی‌شود، به‌طوریکه اگر فردی در حین یادگاری نوشتن مشاهده شود، تنها در حد یک تذکر شفاهی، گاه آرام، گاه تند، اکتفا شده و به‌راحتی از چنین حرکاتی عبور می‌کنیم، این در حالی است که بر اساس ماده 588 قانون مجازات اسلامی، هرگونه دخل و تصرف در آثار و ابنیه و اماکن تاریخی که منجر به تخریب اثر شود، محکومیت حبس به‌دنبال دارد.
منبع خبر: 
خبرگزاری ایسنا