- صفحه اصلی
- دوره نمایندگی
- گفتمان
- فرهنگ ایران
- نوشتارها
- نیایش های اوستایی
- نهاد های زرتشتی
- درباره ما
- پایگاه های مرتبط
- خبرها
ویژگی های دین زرتشت ؛ فرهنگ و باورهای زرتشتیان ایران
پایبندی به:
هومَتَه= اندیشه نیک
هوختَه= گفتار نیک
هوَرشتَه= کردار نیک
پرهیز از:
دژمَتَه= انديشه بد
دژوختَه= گفتار بد
دژوَرشتَه= كردار بد
#اهورامزدا:
#اهورا به چمار(:معنی) هستی مند است.
مزدا هم از دو بخش تشکیل شده است.
#مز به چمار بزرگ و بیکران است.
#دا نیز به چمار دانا و دانش است.
#اهورامزدا باهم : دانایی وآگاهی هستی مند، دانش بیکران است.
اهورامزدا خداوند جان و خرد ایرانیان را: در راستیها و درستیها، در نیکیها و خوبیها، در مهربانیها و مهرورزیها، در جشنها و شادمانیها، در آزادیها و آبادانیها، در برابریها، در داد و دهشها باید شناخت، جستجو کرده، درک و دریافت کنیم. هرآنچه که نیکو و سودمند باشد سرچشمه آن اهورا است.
اهورامزدا در آسمان جای ندارد. خانه و کاشانهای هم روی زمین ندارد. به بنده و برده نیاز ندارد. فرشته(ملائکه و جبرئیل) نیز ندارد.
فرمان تازشگری و ستمگری، کشتار و ویرانی نداده است. سهم و باج نخواسته است. جهنم سوزان و بهشت با حوریان همیشه باکره همراه با جوی مَی(شراب) و پسران زیبا(غلمان) با جوی عسل در جهان دیگری پس از درگذشتن مرتوگان(:بشر) پدید نیاورده است. در رحم زنی ندمیده و پسری ندارد. نژاد برتر و تیره(:قوم) برگزیده روی زمین نداشته است. نیروی جادو و معجزه به کسی نداده است. در آسمان و زمین هم با کسی دیدار نکرده و به گفتگو ننشسته است. پیغام و دستوری نیز برای مرتوها(مردم)، همانند من و شما بوسیله فرشتگاندرباری خود نفرستاده تا برگزیدهاش آن را به مَرتوها برساند.
هستی در این جهان، خود به خود و با نیرو های زاستاری(:طبیعی) پدید آمده و بهگونه بنیادی هرآنچه پشت این هستی نمایان باشد بایستی آنرا برگرفته از دانایی ودانش بیکران در هستی دانست.
اهورامزدا بنیاد آفرینش، سرآغاز و سرانجام این هستی است. اهورامزدا هیچ دستور و فرمان(:احکامی) برای زندگی روزانه مرتوگان پدید نیاورده بلکه دانش وخرد همگانی شیوه زندگی را گسترش خواهند داد..
در این بینش، مَرتو(:انسان)دوست و همکار اهورامزدا در آفرینش و سازندگی می باشد.
واژه اهورامزدا نخستین بار از دوران هخامنشی در سنگ نبشتهها به کار رفته است
#اشوزرتشت اسپنتمان:
زرتشت از خاندان و خانواده «اِسپَنتَمان» که فرنام و نام نیای نهم ایشـان بوده نام آور اسـت. پدرش «پُوروشَسپ» و مادرش «دُوغدو» نام داشته اسـت.
اشوزرتشت در خورداد روز از ماه فروردین به دوران فرمانروایی لهراسپ شاه در سرزمین ایران چشم به جهان گشود.
واژه زرتشت نیز به چمار ستاره درخشان و روشنایی زرین است. چون زرنت به چمار درخشان و آسترا، همان ستاره اسـت.
برخیها اشوزرتشت را وابسته به شهر و زبان و تبار خود میدانند. باید بدانیم آنچه که برای ما ایرانیان ارزش دارد اینکه اشوزرتشت یک پیامرسان و آموزگار وارسته ایرانیاست بدین روی کجای ایران آن روزگار زاده شده باشد، ایرانی است.
اشوزرتشت تنها وابسته به یک تیره و تبار و گویشی نیست اندیشهها و گفتارها و کردارهای نیک سفارش شده وی جهانی است.
واژه اَشو از واژه اَشَه یا اشا گرفته شده و به کسی گفته میشود که پیرو اشا(:هنجار هستی) وهمسو با داد(:نظم) کیهانی و راه راستی باشد.
اشويی به چمار پاكی در انديشه-- دلنشینی گفتار و سازندگی در كردار است. بدین روی "اشو" دربرگیرنده فروزههای راستگويی و درستكرداری و نیکویی است بوده و #اشوزرتشت، زیبندهترین وگویاترین فرنام برای این پیامدار، آموزگار و راهنمای نیک و راستین مرتوگان درجهان است. اشوزرتشت ایرانی، نخستین مرتوی اندیشمند و بینشمند، فرهیخته و فرزانه، فیلسوف وپیام رسان جهانی، رهبری هوشمند و بینشوری دانا وخردمند بوده است.
اشوزرتشت در برابر دشمنانش و کسانی که سخنانش را نمی پذیرفتند جنگ افزار و شمشیر بکار نبرد. همراهان وی از جنگ و کشتار، از نابرابری و بیدادگری، از زور و ستم، از تازش و چپاول، از نادانی و ناروایی، از دروغ و نیرنگ، از کژی و نادرستی، از کاهلی و سستی، از تباهی و ویرانی، از ناآگاهی و خرافات دوری میکردند و رنج میبردند و بیزار بودند.
اشوزرتشت هیچ انسانی را نکشت و دستور آدمکشی، تازش وچپاول، تاراج و تجاوز به دیگران را نداد.
چون معجزه را به دور از هوشمندی و خرد می دانست، هیچگونه معجزه وکارشگفت انگیزی را پدید نیاورد.
اشوزرتشت هیچگونه باید ونبایدی در را بینش دینی و گفتارش بر کسی سربار(:تحمیل) نکرد.
پند و اندرز و آموزههای اشوزرتشت برای مردمان جهان:
-- نیک بودن و درست زیستن است.
-- شادمانی کردن وتلاش برای خوش زیستن یگران است.
-- به پیشرفت زندگی، سازندگی وبه پویایی رسیدن است.
-- بهسوی خوشبختی و بهروزی گام برداشتن است.
-- به سازنده بودن و آباد کردن زاستار(:طبیعت) و زیست بوم و جهان سفارش دارد.
-- پاسداری و نکوداشتِ چهار آخشیج(آب، آتش، هوا، خاک) است.
-- اشغ ورزی و دوست داشتن زیبایی هاست.
-- به آشتی وگذشت در زندگی اشاره دارد.
-- در پیام اشوزرتشت، دروغ گفتن، نیرنگ و فریب دادن دیگران، ستمگری، پایمال کردن راشن(:حقوق) مرتویی(:انسانی)، یاوه گویی و خرافه نگری نکوهیده شده است.
-- اشوزرتشت هیچگاه به آسمان در رفتوآمد نداشته و با اهورامزدا بهگفتگو نپرداخته بلکه خداوند جان و خرد را که سراسر نیکی بوده با چشم دل نگریسته و به همه یادآوری کرده است.
-- بینش وپیام اشوزرتشت، همه در نسک گاتها به شیوه دل آگاهی و الهام درونی بوده است.
-- چکیده و بنمایه آموزههای اشوزرتشت به مرتوگان(بشر): #اندیشه_نیک #گفتار_نیک و #کردار_نیک است.
به جز سه ویژگی نیک که اشوزرتشت را با آنها در جهان میشناسند روشنایی وفروغ نیز به وی نسبت می دهند بدین روی گاهی که تندیسی از اشوزرتشت همراه با آتش و آتشدان دیده شود به سبب ارج نهادن به روشنایی آتش، نماد پاکی، گرمی وبالندگی است.
#فریدریش_هگل دانشمند و فیلسوف بزرگ آلمانی میگوید:
«نور دانش برای نخستین بار با پیدایش #زرتشت در تاریخ آغاز به درخشش کرد».
.
درگذشت #اشوزرتشت:
چنین آورده اند که تورانیان گاهی با ایرانیان دشمنی داشتند. در انروزگار به دستور "ارجاسب تورانی" و به سرکردگی "توربراتور" هنگامی که گشتاسپ شاه ایرانی و پسرش اسفندیار از شهر بیرون رفته بودند بر کشور تاخته و یورش آوردند. در این هنگام اشوزرتشت همراه با یارانش در آتشکده بلخ که در افغانستان کنونی جای دارد زیست داشته اند و به روز «خُور از ماه دی» برابر پنجم دیماه در آنجا جان باختند.
برخی پژوهشگران نیز باور دارند که آرامگاه ایشان نیز در شهر بلخ افغانستان کنونی و مزار شریف باشد که آن زمان بخشی از خاک ایران بوده است. از آنجا که فرهنگ مزدیسنان با سوگواری و مردهپرستی همخوانی ندارد پس جایگاه آرامگاه اشوزرتشت نیزرپوشیده بماند بهتر است تا کاخی برای راز ونیاز و شفا گرفتن خرافه پرستان نگردد. آنچه برای رهروان راستی و پیروان اشوزرتشت با ارزش است آموزهها و راهکارهای نیک و سازنده وی بوده که به یادگار مانده و هیچگاه کهنه و فرسوده نخواهد شد.
نَسک(:کتاب) گاتها؛ سرودهای اشوزرتشت، کتاب دینی زرتشتیان نام دارد.
نسک گاتها دارای ۵ بخش است و ١٧ هات یا سروده میباشد و دارای ٢٣۸ بند است.
گاتهای پنجگانه اشوزرتشت بهنامهای: ١- #اَهنَودگاه. ٢- #اُشتَوَدگاه. ٣- #سپنتمَدگاه.۴- #وُهوخشترگاه. ۵- #وَهشتوایشتگاه میباشد.
گاتها به چمار(:معنی) سرود، چکامه(:شعر)
و آراسته واژگانی(:نظم) است.
گات در گویش پهلوی به ریخت(:شکل)"گاس" دگرگون شده و در پارسی "گاه" گفته میشود. همه سرودها را باهم "گاهان"می نامند.
در خنیاگری(:موسیقی) کنونی ایران نیز هنوز واژه گاه به چمار آهنگ یا نت موسیقی استفاده می شود. آهنگ سهگاه، چهارگاه وراست پنجگاه از آن دسته می باشند که هماهنگ با آهنگ های گات ها برشمرده شده اند.
گاتهای اشوزرتشت اسپنتمان از روزگاران بسیار کهن برای ما به یادگار مانده است که مَرتویی(:انسانی) و سپند(:مقدس) است.
#گاتها کتاب دینی پیروان مزدا و زرتشتیان است.
گاتها سرودهها و سخنان خود اشوزرتشت اسپنتمان بوده و جلوه آسمانی ندارد. هیچگاه از آسمان به گوش اشوزرتشت نرسیده است. بدینروی از فرشتگاندرباری(:ملایکه و جبرئیل به یاری وحی) نیز یادی نشده است وانگه دلآگاهی(:الهامی) و درون نگری و زاستار پژوهی اشوزرتشت از سوی دانش بیکران هستیمند(مزدا اهورا) است.
هیچ آدم خردمند و دادگری نمیتواند با گاتها ناسازگار باشد زیرا سراسرواین بینش، راهنمایی مرتوگان(:بشر) بهسوی دانایی و خردگرایی، بهسوی آشتی(:صلح)و دادگری، بهسوی دانش خرد همگانی برای رسیدن به سازندگی و آبادانی، بهسوی خوشبختی و شادمانی همگانی است.
گاتها نسک(:کتاب) هنجار(:قانون) و دستور و احکام برای مردمان جهان نیست وانگه نسک دستورها(:احکام روزانه) نبوده بلکه آموزههای نیک اشوزرتشت به مرتوها(:مردم)سراسر جهان است.
نسکی که پیوسته به مرتوگان راستگویی و درستکاری میآموزد. آنان را در زندگی به نیکویی و درست زیستن فرا میخواند. به مرتوگان سفارش می کند تا در زندگیشان گزینش هایی برپایه آزادی داشته باشند. آشکار است که در چنین بینشی هر کس در پرتو آزادی، برابری و دادگری گزینش هایش را خواهد داشت.
-- در گاتها هیچ واژه و سَهانی(:جمله ای) از کشتن جانوران نشده و دربند کردن هیچ کسی که اندیشه باوری دگرگون داشته باشد نیز نشده است.
-- سفارشی به تباهی و ویرانی جهان هستی نشده
-- سخنی از تازشگری و تاراج کردن پیدا نمی شود.
-- پوچ پنداری و خرافه نگری نکوهش شده است.
سخنی از نابرابری وبرتری بی شوند(:تبعیض) نیست.
-- اندرزی از بایدها و نبایدها در این سرودها یافت نمی شود.
-- سخنی از چه چیز خوردن، چگونگی آشامیدن، رنگ وگونه پوشش ونام نهادن بر مرتوگان نیست.
--چکیده بینش زرتشت، پیوستن به
اندیشه نیک- گفتار نیک- کردار نیک در راستای خردگرایی است.
#فریدریش_گلدنر زبانشناس و خاورشناس آلمانی میگوید:
«زرتشت در گاتها بهگونه ویژه و با اندیشه ژرف سخن میگوید».
#گاتها، سروهای ورجاوند اشوزرتشت را پژوهشگرانی چند گونه برگردان کرده اند که بیشتر آنها باهم هماهنگ است.
چند نمونه یاد آوری می شود.
#گاتها برگردان روانشاد موبد #فیروز_آذرگشسپ.
#گاتها برگردان روانشاد دکتر #آبتین_ساسانفر.
#گاتها برگردان روانشاد موبد #رستم_شهزادی.
#گاتها نغمههای ایران باستان، برگردان #کورش_نیکنام.
.
نسک(:کتاب) #اوستا:
اوستا، نسک بسیار باستانی ایران است که بخش هایی از آن پیش از اشوزرتشت نگاشته شده و برخی نیز پس از وی بوده که تا پایان دوران ساسانی نیز ادامه داشته است.
اوستا یا وِستا که به چمار گنجینه دانش است و آن را می توان دانشنامه ایرانیان باستان نام نهاد. این گنجینه در روزگار باستان ٢١ نسک داشته که در پی یورش بیگانگان بارها مورد دستبرد بوده و اکنون پنج بخش از آن به یادگار مانده است.
بخشهای اوستا براین پایهاند:
١- یَسنه یا یَسنا - که در لابلای آن سرودهها و سخنان اشوزرتشت نیز گنجانده شده است. یسنا دارای ۷۲ هات(بخش) است واز جایگاه باارزش تری در ادبیات اوستایی بشمار می آید.
٢- یشتها - سرودههایی در ستایش مزدا و ایزدان گوناگون است این سرودهها بنمایه خوبی برای استوره شناسی ایرانی بهشمار می آیند که فردوسی در شاهنامه خود به برخی از این استوره ها اشاره کرده است.
.
٣- وندیداد
وندیداد بینش اشوزرتشت نیست. این نسک که به زبان اوستایی به یادگار مانده، دربرگیرنده دستورها و مسایل بهداشتی وپاکیزگی و گندزدایی در روزگار باستان است. باور داشتن به بهداشت و جلوگیری از بیماریها، کمک به دیگران، دستورها(:احکام) و دادنامه(:قوانینی) که در گذر زمان بدست اندیشمندان هر گوشه از سرزمین پهناور ایران گردآوری شده است.
هرچند وندیداد نسک دینی زرتشتیان نیست و اندیشه اشوزرتشت در آن جایگاهی ندارد ولی دارای دانش ارزشمندی است که نشان میدهد در زمانی که تیره های گوناگون و مرتوگان در جهان گاهی به شیوه دَدمنشی(:وحشی) زندگی میکردهاند. چگونه نیاکان ما به دنبال قانونگذاری در بخشهای گوناگون بهداشتی، درمانی در پی رسیدن به زندگی بهتری بودهاند.
بخش های بزرگ نسکِ وندیداد که بسیار کهن نیز می باشد به پیش از زمان اشوزرتشت می رسد که در هزارههای پس از آن به ویژه دوران اشکانی و ساسانی این نسک نیز به گروه ادبیات اوستا افزوده شده است.
.
۴- ویسپَرد - در این واژه "ویسپ" به چمار همه است و "رد" به چمار موبدان و دانایان می باشد این نسک در بردارنده سرودهها و نوشته هایی برای نیایش های آیینی به ویژه چگونگی برگزاری شش چَهره گهنبار درسال است
.
۵- خرده اوستا - این نسک گزیده و گلچینی از نیایشهای اوستایی است که از بخش های یسنا، ویسپرد و یشت ها برگرفته شده و بخش های دیگری نیز از دوران ساسانی به آن افزوده شده است این نوشتار را موبد آذرپاد ماراسپندان درآن دوران گردآوری و به نگارش آورده است.
#دین:
واژه دین در زبان اوستایی به ریخت(:شکل) دَاِنا Daenâ آمده که به چمار دیدن و شناختن، فهمیدن و دانستن است و در پیام اشوزرتشت وژدان آگاه وبینش درونی مرتو(:انسان) است.
اشوزرتشت پیام و آموزههای خود را دَاِنا وَنگوهی Daenâ Vanguhi نامید به چمار دین نیک، وژدان بیدار وآگاه که به دین بهی نیز نام آور است به گفتهای دیگر، درک و برداشت و شناخت درست از زندگی با درون نگری است. در این راستا کسی دیندار نامیده می شود که در پَرتو خرد به دیدن و شناخت جهان پیرامون خود پرداخته تا راه راستی و درستی را درک ودریافت کرده و پس از گزینش بنیادهای دینی، شیوه دینداری خویش را به پیش میبرد.
دین ایرانی و راهکار اشو زرتشت که نگرش جهانی نیز دارد مرتوگان(:بشر) را به خردمندی، راستی و سازندگی همراه با نوشدن فرا می خواند.
این دین و آیین نیاکانی، جنگ و جهاد و ترور و کشتار ندارد. چون ستم و بیداد، نابودی و تباهی با وژدان آگاه(دین) سازگاری ندارد.
در سه دوران پادشاهی بزرگ ایرانیان که #هخامنشیان #اشکانیان و #ساسانیان بودند و در سرزمین گسترده ایران فرمانروایی داشتند هیچ کشور و ملتی را نه با فریب، نه به زور شمشیر به پیروی از دین زرتشت وادار نکردند.
دین ایرانی برای نجات یک تیره(:قوم) ویژه و برگزیده شده به وجود نیامده است. کارهای شگفت انگیز(:معجزه) و جادو، چشم بندی و شعبده بازی نیز برای برتری جویی رهبران دین نیامده است.
گفتنی است دین مزدیسنا که بسیار باستانی است هیچ شاخه وفرقه مذهبی دیگری نیز ندارد. دین بهی و آیین زرتشتی بایستی پیوسته با دانش روز وخرد همگانی سازگار باشد تا ویژگی های بنیادی وساختمان خود را داشته باشد.
بهشت و دوزخ(جهنم) در آیین زرتشتی
بهشت یک واژه پارسی است. این واژه از "وَهیشتِم مَنُو" در اوستا آمده است. (وَه= به= خوب، نیک - وَهیشتم= خوبترین - مَنُو= منش). بنابراین بهشت به چمار بهترین جایگاه مینوی است که در فرهنگ بیگانگان به ریخت(:شکل) "جَنَت" آمده است
در بینش اشوزرتشت، وهیشتم منو(بهشت) جایگاهی نیست که کسی یا چیزی از پیش برای مرتوگان(:بشر) در جهان دیگری آماده کرده باشد تا پس از مرگ جایگاه نیکوکاران شود و بدکاران از آن بیبهره بمانند. بلکه بهترین منش را مرتو(:انسان) میتواند آگاهانه برای خود فراهم سازد و آن را برگزیند. هنگامی که آدمی کار شایستهای که برگرفته از منش پاک و نیک باشد را انجام میدهد تا سبب خشنودی دیگران و گئوش اوروان(:روان هستی) گردد در آن هنگام او روانی شاد و آرام خواهد داشت.
به سخن دیگر در بهشت خویش بهسر خواهد برد که میتواند این بهشت را همچنان در سرشت و روان خویش نهادینه سازد.
دوزخ:
دوزخ(: جهنم) از واژه «دروجودِمانِه» در اوستا برگرفته شده که به چمار(:معنی) «جایگاه دروغ» یا «درون تیره» است. در بینش اشوزرتشت جایی به نام دوزخ نیست تا انسان بدکار در آنجا شکنجه شود.
از آنجا که مرتوگان(:بشر) در بینش اشوزرتشت آزادند تا با وژدان آگاه خویش و به خواست خود راه نیک و بد را با آزادی برگزینند به همان اندازه روان آنان با انجام کارهای نیک، شاد و آرام خواهد شد و با کردار ناشایست آزرده و ناآرام خواهد گشت.
گفتنی است که که هیچ مرتویی بیوژدان که بینش درونی است آفریده نشده پس هر هوشمندی دگرسانی میان کردار نیک و بد را به خوبی می داند. آشکار است که با بد اندیشی، بد گفتاری و کردار ناشایست کسی احساس آرامش نخواهد کرد وجدان و روان او پیوسته در شکنجه و رنج بوده گاهی نیز شاید به آن خو بگیرد.
به باور اشوزرتشت، همه آدمها بدون نادرستی و گناه با پاکی از هرگونه پلیدی چشم به جهان میگشایند و هركس با گزینش راه خود در زندگی، آینده خویش را آنچنان كه خواسته شكل خواهد داد. مرتوها آزادند تا راه درست زندگی یا راه نادرست را خود برگزیند. از این دیدگاه، نادیده پنداشتن آزاد اندیشی و آزاد گزینی برای مرتوگان، بهراستی هویت و شناسه انسانی را زیر پرسش خواهد برد.
در بینش اشوزرتشت، هركس سرنوشت خود را با اندیشه، گفتار و كردار خویش رقم خواهد زد. به سخنی دیگر، مرتو در هر كاری و رفتاری كه انجام می دهد، آزادانه و از روی اختیار آن كار را انجام داده است بدین روی پاسخ آن رفتار(پاداش و كیفر) رویدادی یکسویه خواهد بود، بگونهای كه او اختیار ندارد تا پاداش و كیفر خویش را بپذیرد و یا نپذیرد. براین پایه بازتاب كردار هر آدمی در همین جهان به خود او باز خواهد گشت.
اندیشه، گفتار و كردار نیک، سبب آرامش روان و بخش مینوی مرتوها میگردد و وارون شده آن، اندیشه، گفتار و كردار بد نیز موجب پریشانی و اندوه روانش خواهد شد. آن شادی و آرامش كه در پی كردار نیک باشد، بهشت یا سرای روشنایی (وهیشتم منو)خواهد بود و پریشانی و اندوه روانی كه بازتاب رفتار بد و ناپسند مرتوگان است نیز به نام (:دروجودمانه)دوزخ برای هر انسانی خواهد بود.
با چنین نگرشی هر مرتوی بدکردار به جایی خواهد رسید كه از عذاب وژدان خود نمیتواند رهایی یابد بنابراین همواره با نگرانی و پریشانی زندگی خواهد كرد و زندگی او سرایی آزارد هنده ورنج آور خواهد شد.
آشکار گشت که بهشت و جهنم را مرتو(:انسان) با اندیشه و رفتارش برای خود پیش خواهد آورد و جایگاهی نیست كه مزدا اهورا از پیش برای خوشگذرانی و یا رنج دادن او آماده كرده باشد.
برگرفته از نسک های :
کنکاشی در زندگی واندیشه زرتشت
زرتشت ومزدیسنان
نگارش: کورش نیکنام