- صفحه اصلی
- دوره نمایندگی
- گفتمان
- فرهنگ ایران
- نوشتارها
- نیایش های اوستایی
- نهاد های زرتشتی
- درباره ما
- پایگاه های مرتبط
- خبرها
مهر، نگهبان سرزمین های آریایی
|
||
|
||
شب چله هر ساله بهانهای برای دوستدارن فرهنگ ایران زمین است تا گرد هم بیایند و این جشن باستانی را با پرداختن به موضوعات پیرامون آن گرامی بدارند. کانون ایران شناسی سرای محله یوسف آباد هر ساله کوشش میکند تا افزون بر کلاسهای ایران شناسی، جشنهای ایرانی را با گردهماییهای کوچک محلی پاسداری کند. امسال نیز به مانند سالهای گذشته با دعوت از استادها، پژوهشگران و دوستداران فرهنگ ایران زمین به یادآوری زایش مهر و آثار به جامانده از آن پرداختند.
ایرانیان در شب چله افزون بر آن که شب دراز سال تا بامداد به جشن و پایکوبی میپرداختند بامداد نیز چشم به راه بالا آمدن خورشید بودند و به نیکی میدانستند که شب چله زایش مهر «ایزد نگهبان پیمان و دوستی» است بنابراین اگر کودکی در این شب زاده می شد نامش را مهربانو، میترا، مهرداد، مهران و... می نهادند و زمانی نیز آیین مهر وارد مسیحیت می شود از آنجایی که زاد روز عیسا مسیح آشکار نبود آن را با زایش مهر برابری دادند.
ناصر شجاعی پژوهشگر و نویسندهی چندین نسک از جمله کرمان، قبله گاه مهرپرستان و مقالات بسیاری درباره ایران شناسی که آخرین مقاله وی درباره مهرکده شیوَشگان، نام مکانی در کرمان است. شجاعی در این نشست درباره نشانههای مهر در شیوشگان که میتواند یکی از شگفتیهای بزرگ ایران زمین به شمار آید سخن گفت: «مطالب امروز برآیند ده سال پژوهش ریزبینانه من با همیاری گروهی از اندیشمندان و فرهیختگان کرمان که در زمینه استوره شناسی کرمان و نمادهای ایرانی کار کرده اند.»
ناصر شجاعی، پژوهشگر و استاد دانشگاه کرمان
او ادامه داد: «دست کندی بسیار بزرگ در بخش خاوری و همجوار آرامستان کرمان قرار دارد که امروزه به «تاقعلی» نامور است. نامهای کهن آن شیونکوه و شیوشگان است. در پایین این کوه «گنبد گبری» که پیرامونش پوشیده از جنگل است و آن سوتر دژدختر به چشم میخورد. جنگل در دهه چهل پدید آمده است و به عنوان یکی از گیراییهای گردشگری کرمان به شمار میآید. در سال دوبار در این دست کند سایه ایجاد میشود یکی در آغاز نوروز و دیگری آغاز پاییز به چم برابری روز و شب است. اندازه سایه نزدیک به 200 در 300 متر است.»
شجاعی که شبها و روزها در شیوشگان به سر برده و هزاران فرتور از این مکان شگفتانگیز انداختهاست گفت: «در هیچ نَسک(:کتاب) باستانی و تاریخی در این باره نوشتهای وجود ندارد. البته در گذشته زرتشتیان شمع نذر میکردند و در این مکان برمیافروختند زیرا آن جا مکانی سپنتا (:مقدس) به شمار میآمده است. زمان وارد شدن در بخش دامنه گلزرد پابرهنه شده و به زیارت آرامستان میرفتند. نزدیک به دویست سال پیش درویشی به نام «مشتاق علی شاه» به کرمان می آید و چلهنشینی کرده و همواره «هو یاعلی» بر زبان میراندهاست بههمین شوند (:دلیل) از آن پس به «تاق علی» نامور میشود. برخی عارفان دیگر در سر دیدار از کرمان میپرواندند و برخی هم به کرمان آمده تا پایان زندگی ماندگار شدند و در اینباره سرودههایی نیز سرودهاند.»
گنبد گبری، جنگل و کوههایی که دستکندها در آنجا قرار دارند
این پژوهشگر از ویژگیهای دستکند شوشیگان گفت:«شکلهای ایجاد شده در این دستکند به سه گونه است شکلی که تنها به گونه کامل از سایه است، سایهای که با دستکند شکل میگیرد و دیگری از آمیختگی سایه و دست کند ایجاد میشود. سایهای که به شکل استخوان سرانسان است از آمیختگی سایه و دستکند ایجاد میشود. دستکند چشم به نیکی در تاق آشکار است و سایه جامی که نیمرخ زنی از درون آن خارج میشود.»
او در ادامه افزود:«پس از یافتن این نگارهها برای یافتن چرایی و چیستی آن کوشش و پژوهشهای بسیاری انجام دادم و متوجه شدم ایزد مهر فرزند آناهیتا است، شب چله زادروز مهر است و گفته میشود مهر با چشمهای نگران بر فراز کوه البرز بر تمام سرزمین آریایی مینگرد. برای یافتن نشانههایی از مهر و آیین مهری تمامی آثار به مانند جورچین باید کنار یکدیگر قرار میگرفتند تا به برآیند نهایی رسید. بنابراین تمامی یافتهها را پس از بررسی بسیار کنار یکدیگر قرار دادم و متوجه شدم شیوشگان به عنوان مهرکده آیین مهری بهشمار میآید.»
شجاعی در بخش دیگری بیان کرد:« سوی چپِ سایه سرانسان، سایه کلاغی به بلندای ۳۰ متر و درازی ۷۰ متر در سینه کوه دیده می شود که نماد مرحله نخست آیین مهری به نام پیام رسان است. این نگاره با توجه به هزاران سالی که گذشتهاست تا اندازهای تخریب شده ولی با ریزبینی میتوان دید. همچنین «هاونگی» در بلندای تاق کندهکاری شده است. در آیین مهر زمان برگزاری آیینها از گیاهی به نام «هوم» بهره میبردند هوم را در درون هاونگی کوبیده و از شیرۀ آن مینوشیدند.»
سردیس یک سگ در بالای یکی از چکادها (:قلهها)
این استاد دانشگاه کرمان از نمادهای دیگر مهری در دستکند شیوشگان گفت: « در آیین مهری زمان کشتن گاو، سگ به ایزد مهر یاری میرساند و نماد وفاداری است یکی ازچکاد های (:قله) نزدیک، شکل سردیس یک سگ را نشان میدهد که با دست کَنده شده است. آن زمان برای کندن چنین سنگهایی نیاز به فولاد بود با تمامی این ایرانیان در گذشته با آن امکانات کم کانال سوئز را کنده بودند.»
او از باورهای مهری و نشانههای آن را در شیوشگان بررسی کرد: «گفته میشود مهر از دل سنگ زاده شدهاست بنابراین نیایشگاههای مهری در داخل اشکفتها (:غار) بودهاست. در این مکان تاریخی نیز چندین اشکفت وجود دارد که یکی پیش از این پادگان نظامی بوده و امروز برای گردشگری کاربری جدید پیدا کردهاست. اشکفت درونش به شکل چلیپا است چلیپا به عنوان نماد چهار آخشیج خاک آب باد و آتش است.»
این پژوهشگر افزود:«اشکفت دیگری در شیوشگان که دهانهاش چهارگوش است. بلندترین نیایشگاه در جهان ۲۶ متر درازا دارد ولی این مهرابه ۵۸ متر است. سد و اندی سال پیش انگلیسیها در این مکان کاوش میکردند و به همین شوند به کٌت انگلیسی (کٌت در زبان بومی کرمان بهچم (:معنی) سوراخ است) آنان انتهای غار را با انفجاری از بین می برند و امروز شهرداری با قرار دادن لولهای و جاری شدن آب گردشگاهی برای کرمانیان ایجاد کردهاست. البته پایین دهانه سیمان شدهاست. با وجود ویرانیها اگر از زاویهای به دهانه ریزبین شوید نیمرخ انسانی آشکار میشود.»
شجاعی از ویژگیهای مهر و سایههای ایجاد شده گفت: «سایهها در آغاز مهر و نوروز کامل میشود در این روزها شب و روزُ گرما و سرما با هم برابر هستند و میدانیم که مهر نماد دادگری و برابری بودهاست. زمان ایجاد سایه کامل بیش از چند دقیقه نیست اما از آنجایی که اندازه سایه بسیار است میلیونها تن میتواند آن را ببیند و این یکی از گیراییهای کرمان بهشمار میآید.»
او به دیگر نشانههای این مکان تاریخی اشاره کرد:«در کنار این کوه کوهی چسبیده به آن وجود دارد که به اندازه چندین زمین فوتبال صاف شدهاست کسانی که هفتاد تا هشتاد سال پیس این بخش را دیدهبودند میگویند در این بین دژی همراه با باروهای آن وجود داشت هم اکنون بخش کوچکی از آن باقی ماندهاست. من براین باور هستم کهن دژی که از آن یاد میشده در آغاز همین مکان بوده و سپس دژ دختر ساخته میشود. روانشاد دکتر باستانی پاریزی میگفت «هر جا دژ دختر باشد آرمان از دختر آناهیتا است» بیش از ده سردیس در اندازههای بسیار بزرگ تا کنون یافت شدهاست.»
این استاد دانشگاه از دیرینگی یافتههای شیوشگان گفت: «کهنترین پویا نمایی در جهان وابسته به نگاره «بز» بر روی سفالی در شهر سوخته زابل وابسته به 4500 سال پیش است . اما اگر سایه نگارههای واقع درکوه شیوشگان کرمان که همه ساله به زیبایی و شکوه هر چه تمام تر، نشان داده میشود به درستی پژوهش انجام گیرد چندین پویا نمایی در اندازه های بسیار بزرگ را نشان خواهد داد و تاریخ این پویا نمایی به 12000 سال پیش برمیگردد. افلاتون مغز اندیشمند اروپا بر این باور بود خر چیزی که در این دنیا وجود دارد اصلش در جهانیی دیگر است و در این جهان سایهای بیش نیست.»
شجاعی از ارزش بالای نیایشگاه شیوشگان گفت:«این نیایشگاه میتواند به عنوان بزرگترین و شگفتانگیزترین حتا در جهان شناخته شود. در نیایشگاههای اروپایی با نقاشی نمادهای مهرآیینی نشان داده شدهاست اما در مهرکده شوشیگان به گونه سایههای بسیار بزرگ به نمایش در میآید. و اگر بتوان این موضوع را ثابت کرد یک بحث جدیدی در رشته باستانشناسی خواهد بود. بنابراین نیاز است در آغاز کاوشهایی به وسیله کارشناسان و باستانشناسان صورت گیرد تا پیش از ویرانیهای بیشتر به ثبت ملی و جهانی برسد. چندی پیش مسولین برآن بودند تلهکابینی در سینه این دستکند ایجاد کنند و خوشبختانه این کار انجام نشد.»
ناهید پورابراهیمی هموند کانون ایران شناسی
ناهید پورابراهیمی هموند کانون ایرانشناسی سرای محله یوسف آباد از ارزش و جایگاه شب چله و باور آن در بین ایرانیان سخن گفت: «یلدا به چم زایش است و در باور ایرانیان روشنایی از نشانههای نیک و تاریکی و سرما نیز از نمادهای اهریمنی بهشمار میآیند از اینروست تمامی ایرانیان جشن زایش مهر را در درازترین شب سال برپا میدارند. زیرا پس از آن رفته رفته روزها در نیمکره شمالی بلندتر و خورشید رو به درخشندگی میگذارد. برپایه این باور کهن ایرانیان در شب چله تا بامداد بیدار مانده و چراغ میافروزند تا سیاهی از میان برود.»
وی ادامه داد:« مردم دوران باستان هر ساله چهار جشن بزرگ برگزار میکردند که هر جشن ویژه یک روز از فصل های سال است نخستین آن جشن نوروز به بهانه آغاز بهار، دومین آن جشن تیرگان به بهانه آغاز فصل تابستان، سومین آن جشن مهرگان در پاییز و چهارمین در آغاز فصل زمستان بودهاست. در آغاز هر فصل ایرانیان به شادمانی و نیایش به درگاه یزدان میپرداختند با گذشت زمان جشنهای مهرگان و تیرگان کمرنگ شده، حتا در بیشتر جاها به فراموشی سپرده شدهاست.»
ابراهیمی افزود: «آیین شب چله دربرگیرنده سه ویژگی چشمگیر است این پدیده یک گردهمایی همگانی است که در بین خانوادهها و تبارها شکل میگیرد و به راستی آیینی است که دوستی ها، مهرورزیها و آشتیها را در پی دارد. دیگر این که ریشه در فرهنگ باستانی ما دارد و زیربنای یک دستاورد دانشی برای ایرانیان دارد. شب چله میراث فرهنگی و طبیعی در بین همه خانوادههای ایرانی از هر قشر و مذهبی برگزار میشود.»
نادره بدیعی چکامه سرا و نویسنده
سخنران سپسین نادره بدیعی نویسنده، پژوهشگر، هموند کانون پژوهشگران موسیقی ایران، کارشناس تاریخ ادبیات فارسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی بود. بدیعی با شادباش جشن چله و دیگان سخنان خود را چنین آغاز کرد:«من چکامه سرا و نویسنده هستم تاکنون پنج نسک در حوزههای گوناگون فرهنگی ایران از من به چاپ رسیدهاست. من سه سال در چین بودم و پیرامون فرهنگ ایران در چین به ویژه در ایالت شینجیان که هممرز با افغانستان و تاجیکستان است، پژوهش کردم. با آنکه به زبان ترکی ایغوری سخن میگویند ولی بیشتر فرهنگشان ایرانی است. در زبانشان واژههای فارسی مانند پلوُ کباب، درد معده، زنجبیل وجود دارد و برخی شهرها و روستاهایشان مانند «بستان آباد» به فارسی است.»
این بانوی پژوهشگر از نفوذ خنیاگری ایرانی در چین گفت:«واژههای خنیاگری شان بیشتر به فارسی است مانند سهگاه، چهارگاه، تار، دوتار و... خنیاگریشان بخش به جامانده از خنیاگری ایرانیان است و اگر به نواهای آنان گوش فرا دهید احساس میکنید خنیاگری ایرانی نواخته میشود. مهرازی ایرانی بسیار در چین دیده می شود مانند خانقاه و مسجدها و واژههای مهرازیشان مانند خشت، گچ، کاشی، لعاب کاشی و آجر به فارسی بیان می شود این فرهنگ بخشهایی است که از تاجیکستان و افغانستان بدانجا رفتهاست.»
بدیعی در پایان سخنان خود یکی از چکامههای میهنی خود را به نام «فر ناهید» برای باشندگان خواند که بیت «در خون من غرور نیاکان نهفتهاست» را از یک چکامهسرای تاجیکی به امانت گرفتهاست:
امواج سَرکَشم که به پنهان نهفتهاست / گنجینهی شور به ویران نهفتهاست
دردانهی کویرم و تکدانهای ز خاک / تند باد آتشی، به بیابان نهفتهاست
آزادهی اسیر به چنگال ناکسان / از حق مگو که دیدهی یزدان نهفتهاست
موج شرار آتشِ مهرم که زردشت / در پهنه ی سترگ خراسان نهفتهاست
از سرزمین پاک وهومن رسیدهام / در خون من غرور نیاکان نهفتهاست
فرخنده یادگار هیربَدَم / دست روزگار در دفتر زمانه به پیمان نهفتهاست
در چشم من که موج زند فَرِ ایزدی / دریای آفتاب، خروشان نهفتهاست
ناهید پاک دامنیام، زاده از فروغ / نیلوفری زه فره به پیچان نهفتهاست
آن لعل گون گوهر آزادگی منم / در سینهام هزار بدخشان نهفتهاست
خورشید تابناک فرهایم را ببین / کنون در جان من آتش ایران نهفتهاست
مهندس شرفالدین
سخنران آخر شرفالدین یکی دوستداران فرهنگ و آشنا به مکانهای گردشگری در ایران این نشست را فرصت مناسبی برای شناساندن «آرامستان خالد نبی» دانست و گفت: از گیراییهای استان گلستان در شمال گنبد کاوس گورستانی به نام «خالد نبی» است گنبد کاوس نیز از مکانهای تاریخی و گردشگری استان گلستان به عنوان بلندترین گنبد تمام خشتی تازگی در یونسکو به ثبت جهانی رسیدهاست. در شمال خاوری گنبد کاوس پس از چندین کیلومتر روستایی به نام «گچ سو» در بازه (:فاصله) هفت کیلومتری خالد نبی با مردمانی ترکمننشین قرار دارد که بسیار مهربان و از گردشگران با خوراکهای بومی خود میزبانی میکنند.»
وی ادامه داد: «گفته می شود خالد نبی آخرین پیامبر، چهل سال پیش از پیامبر اسلام است با آنکه تازی بود اما تبلیغ دین مسیحیت را میکرد. بومیان به وی ارزش بسیاری می گذاشتند و بقعه و آرامگاهی از وی برجای ماندهاست همچنین از پدرزن و چوپان خالد نبی آرامگاههایی وجود دارد. گورستان خالد نبی کاوش چندانی انجام نشده و از پیشینه آن آگاهی بسیاری وجود ندارد. بر روی گورها سنگافراشتههایی از بلندی نیم متر تا پنج متر دیده میشود و به گمان گماردن این سنگها به دست تبارهایی که برداشتی از فرهنگ هند، شمال افغانستان، مغولها و شمال چین داشتهاند بنا به حرکتی که در جاده ابریشم بود، قرار داده شده است.»
شرفالدین گفت:«سه گونه سنگقبر در این گورستان دیده میشود سنگ قبرهای استوانهای بلند که به گونه آلت مردانه، نماد ادامه زندگی و برگت، است این سنگها بر روی گرو مردان قرار داده می شد. سنگ قبری که به شکل سر قوچ است نماد زایندگی، برکت، زورمندی و زندگی است و بیشتر بر روی گورهای بزرگان تبار و خانها قرار می گرفت و سنگ قبرهایی که به شکل برجستگی های زنانه است بر روی قبر بانوان قرار داده میشد.»
وی در پایان از بیمهری مسولین و مردم نسبت به این یادمانها سخن گفت:«با این که سال هشتاد خورشیدی در سیاهه ملی قرار گرفت اما هیچگونه تابلویی و نگهبانی ندارد و مردم برای یافتن گنج سنگافراشتهها را شکسته یا حفاریهای غیرمجاز انجام دادهاند.»
در پایان برنامه دکتر یمینی استاد ادبیات در دانشگاه از نسک حافظ فالی برای تمامی باشندگان گرفت و سپس از میهمانان پذیرایی شد. نشان مهر در بین نشان شیرو خورشید نگاره مهر در حال کشتن گاو دکتر یمینی، استاد ادبیات در دانشگاه بخشی از روستان گچ سو در استان گلستان عکس از مارال آریایی است. |
منبع خبر:
خبرگزاری امرداد