سنگ‌ نگاره‌ دوره ایلامی در شهر«ایذه» فراموش شده است

	سنگ‌ نگاره‌ دوره ایلامی در شهر«ایذه» فراموش شده است
 
 
   
   
 
خبرنگار اَمُرداد – سیاوُش آریا :
خَراش‌های گسترده، انبوه یادگاری‌نویسی‌ها  و کَنده‌کاری‌های غیرمجاز سودجویان در پیرامون یادمان‌های سنگی و کهن و ارزشمند «ایذه» چالش و تهدیدی جدی برای تاریخ دوران ایلامیان به شمار می‌رود و آنان را با خطر زِدوده (:حذف) شدن رو‌به‌رو کرده است.
به گزارش اَمرداد، شهر باستانی «ایذه» در شمال خوزستان، از اندک شهرهای با ارزش ایران است که در خود سنگ نگاره‌های فراوانی را از روزگار ایلامی، الیمایی و اشکانی جای داده است که هرکدام به تنهایی بازگو کننده‌ی تاریخ پرشکوه و نازش‌خیز ایرانی است که نزد باستان‌شناسان، کارشناسان و پژوهشگران از ارزش بسیار بالایی برخوردار است.
 با این همه این بازمانده‌های (:آثار) تاریخی نه تنها به‌درستی نگه‌داری و پاس‌داری نمی‌شوند، بلکه در بدترین شرایط حفاظتی جای گرفته و به‌دست تاراج‌گران و ویران‌گرهای بدخوی کج‌اندیش یادمان‌های تاریخی- فرهنگی که آنان را با نام «وَندالیسم» می‌شناسیم رو به نابودی و ویرانی است. از سویی دیگر، مدیران فرهنگی استان و کشور به ویژه سرپرست (:متولی) اصلی یادمان ها، سازمان میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی این یادگارهای نیاکانی را در گوشه‌ای به حال خود رها کرده تا آرام آرام جان دهند و گوشه‌ای از تاریخ بالنده‌ی ایرانی برای همیشه از صحنه‌ی روزگار پاک شده و به زباله‌دانی تاریخ سپرده شود!
در این میان مجموعه‌ی باستانی و تاریخی بی‌مانند(:منحصربفرد) «کول فَرَح» با داشتن شمار 6 سنگ نگاره که ارزشمندترین و مهم‌ترین سنگ‌نگاره‌های ایلامی ایران به شمار می‌آیند با بی‌مهری سرپرستان(:مسوولان) میراث فرهنگی رو به‌رو شده و در زیر باران، برف و آفتاب و بدتر از همه دست اندازی‌های(:تعرض های) چپاول‌گران جان داده و روزگار بسیار اندوه‌باری را سپری می‌کنند. گُل‌سنگ‌ها نیز ازدیگر دشواری‌های این یادمان‌های تاریخی است که درون سنگ‌ها رِخنه(:نفوذ) کرده و پوسیدگی و مرگ خاموش را برایشان به جای گذاشته است.
جعفرمهرکیان، باستان‌شناسی که کاوش‌ها و بررسی‌های فراوانی را درکویِ (:منطقه) «ایذه» انجام داده است در همین زمینه به اَمرداد گفت: «جمعیت بختیاری چندین سده است در میدانی در میانه ی کرانه‌های زاگرس میانی و با هم‌زیستی در طبیعت و درآغوش کوهستان که از ویژگی‌های آنان است، می‌زیند و با آن خو گرفته اند. این روش و شیوه ی زیست از این روست که آنان بسیار با پدید‌های طبیعی آشنایند و خود را با آن هماهنگ کرده و از آن بهره می‌برند. شناخت آنان از کوه و دشت از آن‌ها یاران وفاداری ساخته است که به جای جای آن دل می‌بندند. این خاندان برای هر پدیده‌ی طبیعی نامی و ارزشی داده‌اند. دره‌ها، تنگه‌ها و... و هرچیز از طبیعت را با شناخت خود، نام نهاده اند. چنان چه برای تنگه یا دره چندین نام بر پایه‌ی ویژگی‌هایی که می‌شناختند، نهاده اند که از آن جمله «کول» ، تنگه، تنگ را می‌توان نام برد. آنان در یک جا تنگه در جایی تنگ و در جاهایی «کول» را به نام تنگه می افزودند. در واژه‌ی «کول اَستری» و «کول فَرَه»، کول پیشوند است. پس در «کول فَرَ» می‌دانیم که تنگه‌ای گشاده است. اما واژه‌ی «فر fara» : ما در گویش کردی نیز واژه‌ی «فره» را داریم که به چَم (:معنای) افزونی و فراوان است. شاید «کول فَر» ها در ایذه کول بزرگ و گسترده باشند. اما واژه ی «فراخ» در خُورتر(:مناسب تر) است و گشادگی آن تنگه را می رساند. باید یادآوری کرد در گویش بختیاری وات‌ها (:حروف) جا‌به‌جا یا قلب می‌شوند و گاهی پس و پیش. برای نمونه «قلف» همان قفل است یا «خسته‌ی» حرما، هسته ی خرماست و «هالو» همان خالو یا دایی است. پس «کول فرَ» باید کول فَرح باشد، ولی نه در ریخت  (:شکل) تازی آن به چَم شادی که برخی نویسندگان ناآگاهانه به واژه ی «کول فرح» دست یافته و آن جا را تنگه‌ی شادی گفته اند، به دید من تنگه‌ی فراخ درست‌تر است که {خ} جایش را به {ح}داده است».
این استاد دانشگاه می‌افزاید: « " کول فرح "  یا تنگه‌ی فراخ و گشاده، نیایشگاهی طبیعی است که در شمال خاوری (:شرقی) دشت ایذه، از روزگاران پیشین ستایش‌گران را به سوی خود فرا می‌خوانده است. هم‌چنان که نیایشگاه «تاری شا» یا اِشکَفت (:غار) سلمان درست در برابر آن یا جنوب باختری (:غربی) دشت ایذه جای گرفته است. چنان‌چه ما در کول فرح گشادگی تنگه را در آغاز تالار بزرگ، نیایشگاهی طبیعی بدانیم، نگارکَندهای(:نقش برجسته) پیرامون آن را هم می توانیم تابلوهایی بدانیم که آن نیایشگاه را آراسته اند».
این باستان‌شناس درباره‌ی دیرینگی این سنگ‌نگاره‌ها به اَمرداد گفت: « نگارکَندهای «کول فرح» را می‌توان از آنِ روزگار ایلامی (میانه و نو) دانست. با این همه باید کاوش‌های باستان‌شناسی آن را آشکارکند که به درستی از کدام فراز روزگار ایلامی است؟ با آن که سنگ‌نبشته‌ی (:کتیبه) آن از دیدگاه زبان‌شناسی وابسته(:مربوط) به ایلام نو است، ولی شایسته نیست که همه‌ی نگارکندها را هم زمان بدانیم. روش و شیوه‌ی هنرآفرینی آن‌ها دست کم دو دوره را نمایش می‌دهد».
او که بر روی سنگ‌نگاره‌های دشت ایذه بررسی و پژوهش‌های فراوانی انجام داده است، افزود : «نگارکندهای کول فرح برگزاری روش‌های(:مراسم) آیینی را نمایش می دهد. این میدان (:محوطه) نیایشگاه «نارسی نا» است و همه ی مردان با پاهای برهنه در حال نیایش هستند. اگر نگار کند نخستین در راست تنگه را (سنگ نگاره نام برده شده) بنگریم تندیسی از نیاش‌گری نیایش گرانه با بزرگان آن روزگار در پس اورنگی که بر شانه ی چهار تن (:نفر) که در حال زمین گذاشتن آن هستند نمایش داده شده است. پشت سر آن پیکره‌ی نُه تن در سه ردیف در دسته‌های سه تایی بر روی هم نشان داده شده است که آنان بزرگان «آیاپیر» هستند که در آن جنگ سالار را با جنگ ابزارهای آویخته بر پیکرش، می‌توان شناخت».
مهرکیان درباره‌ی دشواری‌ها و دست اندازی‌های نابخردان نیزگفت: «یادگاری‌نویسی نمونه‌ای از «وندالیسم» است که به نگارکندها چنان آسیب رسانیده که بازسازی آن دشوار است. این ویران گران یادمان های تاریخی – فرهنگی بر روی نگارکندهای سنگی و صخره‌ای دشت ایذه و پیرامون این شهر باستانی به شیوه ی تراش و خراش رنگی سنگ‌ها، چهره‌ی زشتی از نادانی و نابخردی را به نمایش گذاشته که آن نگارکندها در گستره‌ی تاریخ، نام آنان را به زشتی بر بوم باستانی خود به یادگار می گذارند».
وَهم و پندار(:توهم) و خیال‌پردازی‌های سودجویانه‌ی افراد با سوراخ کردن چند جای نگارکندها به ویژه در نگارکند شماره‌ی سه در میانه‌ی تنگه، روز به روز آشکارتر می شود. و بیم آن می رود که خیال‌پردازان با دستگاه آسیب رسان‌تر همچون (مته و دریل) برای دست‌یابی به درون سنگ‌ها که هیچ خرد درستی (:عقل سلیمی) نمی‌پذیرد که مخفی گاه چیزی باشد، تمامیت آن را به خطر بیافکنند.. هشدار که این اندیشه‌ی ویران‌گر سال‌هاست پدیدار شده و روز به روز گسترش می‌یابد. چنان‌چه که پوشش سایه بان با فرم شیروانی بدریخت (:بد قواره) بر روی نخستین نگارکند را در راستای نگهداری و حفاظت از بازمانده بدانیم، سال‌هاست که بی‌پروا(:بی‌اعتنا) به  خُرده‌گیری‌ها (:اعتراضات) بر تبهکاری(:جنایت) از سوراخ‌های پدیدار شده درآن که با باران‌های کج‌بار مانند «مته» به آن بلوک سنگی وارد می‌شود رو به رو بوده و به نگارکند آسیب می‌رساند.
بهتر است که از سازه‌های فضایی(اِسپیس فِرِم) بهره برده شود. گرچه چندین سده بلکه هزاره‌ها است که این یادمان‌ها با آن آب و هوا خو گرفته و هماهنگ شده اند و هرگونه دست‌اندازی (دخل و تصرف) که شرایط آب و هوایی آسوده‌تری را به گونه‌ی دوره‌ای(:مقطعی) دگرگون کند (:تغییردهد)، بسیار ویران‌گر است. دراین سنگ‌نگاره‌ها هماهنگی و هم‌زیستی با طبیعت آرام آرام روی داده و هرگونه دگرگونی ناگهانی، آسیب‌های برگشت‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. 



سنگ نگاره ایلامی کول فرح ایذه


حفاظ بدریخت و غیراصولی این یادمان، نشان از بی‌توجهی کامل میراث فرهنگی به یادگاری های نیاکانی است

وضعیت پشت سنگ نگاره

سوراخ‌های بزرگی که در سنگ نگاره پدیدار شده و رو به گسترش است


نابخردان، جای جای این سنگ‌نگاره کهن و ارزشمند را خراشیده اند

چپاول‌گران حتا تابلوی شیشه ای این یادمان ملی راهم شکسته اند؟

عكس از سياوش آريا است.
منبع خبر: 
خبرگزاری امرداد