درود موبد نیکنام، می خواستم بدانم چرا دین ها آنقدر با یکدیگر تفاوت دارند، مگر خداوند یکی نیست؟

پرسش: 

درود موبد نیکنام، می خواستم بدانم چرا دین ها آنقدر با یکدیگر تفاوت دارند، مگر خداوند یکی نیست؟

پاسخ: 

 

درود برشما، این پرسش را بایستی از خداوند پرسید که چرا با ابتکار فرستادن پیامبران به زبان های گوناگون وبرای هرتیره(:قومی) دین های گوناگون پدیدار شده است.

با آنچه ما از اوستا برداشت می کنیم.  دین باواژه (دَاِنه - daena) نخستین بار در پیام زرتشت آمده و کاربرد این واژه، وجدان بیدار و آگاه، یا بینش درست درونی بوده است. با چنین ویژگی در پیام زرتشت، کسی دین دار است که وجدان درست و آگاه داشته باشد. به گونه ای ساده تر مرتو(:انسان) در کنار احساس گوناگون خود؛ بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و دریافت پوستی(:لامسه) که همگی آن ها را یکسان در نهاد خویش دارند. "بینش درونی" نیز دارند که "دَاِنه" یا دین نامیده می شود.

 

با این نگرش کسی دین دار است که با بینش درونی و وجدان همیشه آگاه خویش، بهترین جلوه های هستی را برای خود ودیگران گزینش کند. هرکس به پیشنهاد وسفارش آموزگار باستانی ایران، زرتشت: خوشبختی خود را در خوشبختی دیگران دریافت خواهد کرد.

 

 مرتو در دین داری، تنها به هویت ارزشمند مرتوگانی(:بشری) اندیشه خواهد داشت تا جایگاه خویش را در ذره های هستی به دست آورد. حافظ در این باره به نیکی می فرماید:

کمتر از ذره نیی، پست مَشو عشق بوَرز 

تا به سرچشمه خورشید رسی رقص کنان

دامن دوست به دست آر و زدشمن بگسل

مرد یزدان شو وفارغ گذر از اهرمنان.

 

 بنابراین چنانچه  واژه "دین" در نزد خداوند جهانی دگرگون نشده باشد. لابد به فرمایش قرآن هر پیامبری برای زبان همان قوم فرستاده شده است(:وَما اَرسَلنا مِن رَسولا اِلا به لِسانه ای قَوماً). وشاید برداشت ما مرتوها(:انسان) ها درست نبوده وحقیقت را ندیده ایم، با ابزار دین به جان هم افتاده و کشتارهای تاریخی را برای برتری جویی از خود به یادگار گذاشته ایم و همچنان شمشیر در دست، دین داری را فریاد می زنیم .

 

گفتنی است که این تازگی ندارد چون حافظ سده ها پیش گفته است:

جنگ هفتاد و دوملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.