جشن یلدا یا بزرگداشت تولد خورشید در روسیه

جشن یلدا یا بزرگداشت تولد خورشید در روسیه

دكتر كیانوش كیانی هفت لنك

|۸:۵۲,۱۳۹۵/۱۰/۱| 

 

پیوندی کهن میان روس و ایران؛جشن یلدا یا بزرگداشت تولد خورشید در روسیه

 برای بررسی تاریخچه جشن شب یلدا ، بهتر دیدم كه به زنجیره دوستی دو ملت ایران و روس حلقه ای دیگر بیفزایم كه خود در پیوند با جشنی زیبا است.

جشنی زیبا برای ایرانیان و برخی از ملت های منطقه، به ویژه برای روس ها. این جشن، جشن شب یلدا است. جشن كاملا زنده ای كه همه مسیحیان جهان آن را با نام جشن تولد مسیح (ع) برگزار می كنند. با احتیاط چنین می پنداریم، كه شب یلدا، شب تولد میترا با روز تولد حضرت مسیح همزمان است! دی در اوستا و نوشته های پهلوی از بن مصدری «دا_» (داتن، دادن و آفریدن) است. داتار یا دادار (آفریننده) هم از همین ریشه است. واژه دی را بیرونی در فهرست ماه های خوارزمی به صورت «دذو» آورده است. گردیزی می نویسد:

«این ماه دی به نزدیك مغان، ماه خدای است و این روز را سخت مبارك دارند...». پیداست كه منظور گردیزی از مغان، پیروان زرتشت است. اگر منظور او واقعا مغان میترایی باشد، گزارش ابن ندیم در الفهرست نیز شایان توجه است: «این گروه معتقد به غسل تعمید و قربانی كردن و هدیه دادن بوده و عیدهایی دارند. در صومعه های خود گاو و گوسفند و خوك قربانی می كنند...».

در زمان بیرونی به دی ماه «خورماه» (خورشید ماه) نیز می گفتند، كه نخستین روز آن خرم روز نام داشت و پر آیین ترین ماه ایرانی بود. با توجه به این كه خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد، پیوند این ماه با خورشید، بر پایه درستی استوار است. در این ماه خورشید از نو زاده می شود. شاید ایرانیان از زمانی كه با گردش خورشیدی سال آشنا شدند، خرم روز دی ماه را هم یكی از روزهای خورشید نامیده باشند. از این روز است كه خورشید دوباره پا به رشد می گذارد و زندگی روستاییان وابسته به طبیعت، به نوعی نو می شود.

توجه به اندوخته های كشاورزان و روستاییان، برای زمستان سختی كه در پیش روی دارند و برای ماه هایی كه دیگر هیچ كس توان ستاندن چیزی از طبیعت را ندارد، شاید بتواند سبب خوردن آجیل و تنقلات در شب یلدا را روشن بكند. سنجد، بادام، گردو، مغز هسته زردآلو، میوه های خشك (خشكبار) و در خانواده های تنگدست، دست كم بریانی گندم (گندم بو داده، گندم برشته)، عدس پخته و باقلای پخته از تنقلات شب یلدا است.

داستانی كه بیرونی درباره جشن یلدا و آیین خرم روز می آورد، هر آبشخوری هم كه داشته باشد، جالب توجه است: در این روز پادشاه از تخت به زیر می آمده و با دهقانان و برزگران هم نشینی كرده و با آنها غذا می خورده است. به خرم روز، نود روز نیز می گفته اند، چون از این روز درست ۹۰ روز به عید نوروز می ماند.

تولد میترا (مهر) و دیگان

در منابع ایرانی پیش از اسلام، خبری از تولد میترا نیست و در منابع دوره اسلامی حتی از نام میترا نشانی نمی یابیم. فقط این را از منابع یونانی می دانیم كه ایرانیان روز تولد خود را جشن می گرفتند. اینك باید در چگونگی گزیدن حدود ۲۵ دسامبر برای تولد میترا از سوی رومیان در جستجوی پیوندی با زادگاه اسطوره ای میترا باشیم.

شاید با یك بررسی عمیق و همه جانبه بتوان به قلمرو روز تولد میترا در روز ۲۵ دسامبر (چهارم دی ماه) و سپس گزیدن این روز برای تولد حضرت مسیح (ع) نزدیك شد. در این جا تنها نگاهی خواهیم داشت به چند رویداد تاریخی: پس از رخنه میترا در سال ۶۶ میلادی به رم، دیری نگذشت، كه مهرپرستی به صورت تنها دین رسمی امپراتوری روم درآمد و در سده سوم میلادی در سراسر امپراتوری روم به اوج شكوفایی خود رسید. در سال ۲۷۴ میلادی امپراتور روم آورلیان (۲۱۴ _ ۲۷۵ میلادی)، یك سال پیش از كشته شدنش، برای اعتلای هر چه بیشتر مهرپرستی، در مارسفلد رم، همان جایی كه امروز میدان سیلوستر مقدس قرار دارد، معبد بزرگی برای خدای خورشید (میترا) بپا كرد. از این تاریخ، هر سال، روز ۲۵ دسامبر تولد میترا در این معبد دولتی جشن گرفته می شد.

نیروی درونی و سحر آمیز روز ۲۵ دسامبر، در نخستین روزهای دی (شاید نخستین روز!) میترا را از درون قطعه سنگی می زاید. جالب توجه است كه در مهر یشت، میترا آراسته به زیورهای زرین، از فراز كوهی زیبا سر برآورد و از آنجاست كه آن مهر بسیار توانا، بر همه خانمان های آریایی (ایرانی) می نگرد. هشت تن از یاران او بر فراز كوه های، همچون دیدبانان مهر بر بالای برج ها نشسته اند. و آفریدگار، آرامگاه او را بر فراز كوه بلند و درخشان و دارای رشته های بسیار، در كوه البرز برپا كرد. آن جا كه نه شب است و نه تاریكی. پیداست كه پیوند میترا با سنگ و كوه، همراه مهاجران مهرپرست از ایران به روم رفته است.

میترا، ایزد خورشید (نور و آتش)، نیز مانند آتش از سنگ زاده می شود. اینك می بینم خدای خورشید ایرانیان و خدا

 ی خورشید رومیان، با هزاران كیلومتر فاصله، با هم همگونند. میترا هزاران كیلومتر دورتر از زادگاهش ایران، در هماوردی تاریخی، تولدش را با مسی

 اییان بود. پختن نان شیرین محلی، به صورت موجودات زنده، بازی های محلی گوناگون، كشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم كشت، پوشانیدن سطح كلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه خوانی و رقص و آواز، و مهم تر از همه، قربانی كردن جانوران از آیین های ویژه این جشن بوده (و هست). آیین قربانی بعدها از میان رفت. ما به كمك نوشته هایی از سده های شانزدهم و هفدهم، به وجود و ادامه این جشن ها، پس از رسمیت دین مسیح در روسیه پی می بریم.

نویسندگان كشیش، كه معمولا زیر نفوذ زمین داران بزرگ بودند، از جشن یلدا و عید دهقانان به زشتی یاد كرده اند و آن را با برچسب الحاد محكوم كرده اند. با این همه دهقانان این جشن را حتی در مسكو و شمال روسیه برگزار می كردند، تا جایی كه تزار آلكسی میخائیلوویچ (۱۶۴۵ _ ۱۶۷۶) در سال ۱۶۴۹، كه قادر به پنهان كردن خشم خود از وجود این جشن دهقانی نمی شود، طی فرمانی از این كه در شب های مقدس تولد مسیح، مردم به جای برگزاری آیین های دینی، حتی در مسكو و كرملین و در شهر و روستا و كوچه و پس كوچه، آوازهای مربوط به شب یلدا و دهقانان را می خوانند، اظهار نفرت می كند.

مردم روسیه، در طول همه شب های عید، در زیر پنجره ها، آوازهای سنتی می خواندند و برای فراوانی محصول نیایش می كردند (همانند قاشق زنی) و از پشت پنجره ها به آنها نان های شیرین، كه به شكل جانوران پخته می شد، هدیه می كردند. یكی دیگر از آیین های شب های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده.

همین آیین ها در روستاهای ایران نیز كم و بیش به چشم می خورند كه نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.

منبع خبر: 
مرکز پژوهش ها