- صفحه اصلی
- دوره نمایندگی
- گفتمان
- فرهنگ ایران
- نوشتارها
- نیایش های اوستایی
- نهاد های زرتشتی
- درباره ما
- پایگاه های مرتبط
- خبرها
ایرانیان باستان دارای دبیره و نوشته بودهاند
همایش «هزار شاعر پارسیگوی» در شیراز
●
ایرانیان باستان دارای دبیره و نوشته بودهاند
خبرنگار اَمرداد – سیاوُش آریا :
همایش «هزار شاعر پارسیگوی» با باشَندگیِ(:حضور) فرهیختگان، نویسندگان و دوستداران ادب پارسی و 32 تَن از چکامهسُرایان(:شاعران) شهری و استانی 17 مهرماه ازسوي اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در شهر شیراز و تالار حافظ برگزار شد.
به گزارش اَمرداد، همایش «هزار شاعر پارسیگوی» به انگیزهی 20 مهر، بزرگداشت حافظ و با نام دههی فرهنگ برگزار شد. در این برنامه سه گروه گوناگون از چکامهسُرایان شهرهای استان با رهبری یکی از استادان شیرازی در این رشته به سرودهخوانی پرداختند. در آغاز این همایش مدیرکل وزارت فرهنگ و ارشاد استان در سخنانی کوتاه به جایگاه والای حافظ شیرازی در ایران و جهان پرداخت. سپس سخنسرای پارسیگوی ایرانی، میرجلال الدین کزازی در سخنانی استوار به جایگاه ادب و فرهنگ ایرانی پرداخت. دکتر کزازی با شادباش جشن بزرگ مهرگان و ماه مهر سخنان خود را آغاز کرد. این شاهنامهشناس در دنبالهی سخنانش گفت: «مردم پارس را این نازش و سرافرازش بزرگ بَسنده(:کافی) است که نام پارس با نام گرامی و سِپَند(:مقدس) ایران پیوند گرفته است. ایران زمین را دیری است که ایرانیان و جهانیان پارس مینامند. پارس برابر افتاده است با ایران. به همانسان که زبان ایرانی را زبان پارسی میگوییم و میگویند. شیراز بیشهی شیران راز بوده است در درازنای تاریخ . از آن میان، این سرزمین مهر سرزمین سخن پارسی نیز هست. زیرا که تنی چند از سالاران سِتُرگ این سخن از این بوم برخاسته اند».
نویسندهی نامه باستان افزود: «من در این گفتار بدانسان که بر نهاده شده است، نگاهی پدیدار شناسانه خواهم افکند به پهنهی ادب در ایران زمین. ایران ما در درازنای تاریخ خود همواره سرزمین سِپندِ سُرود و سَرواد(:شعر) و سخن بوده است. ما بدان مینازیم، سر برمیافرازیم که نخستین سرودهی آیینی جهان در ایران در پیوسته آمده است. گاهان زرتشت که رازگوییهای اوست با خدای وی اهورامزدا، کهنترین بخش اوستا است. گاهی کسانی از سر خامی، ناکامی، بیسرانجامی بر آن میروند که در ایران باستان نوشتن، سرودن، چندان روایی و کاربرد نداشته است. این سخن بیگمان سخنی است بیپایه. شهریاران هخامنشی دبیرهی(:خط) کهن سنگنوشتهها را سامانی نو بخشیده اند.، کارایی و رَسایی افزونتر داده اند. نمونههایی از ادب باستانی ایران از گزند گران روزگار به دور و برکنار مانده است و بهدست ما رسیده است. اوستا خود نمونهای است بَرین و گوهرین. تاریخنگاران نوشتهاند هنگامی که اسکندرِ بِنَفرینِ گُجسته به پارس تاخت بر نوشتهای از اوستا را یافت که بر 12 هزار پاره پوست گاو نوشته شده بود. فرمان داد بخشهای دانشورانهی آن را به زبان یونانی برگردانند و بخشهای دیگر را در آتش بسوزند. یکی از بُنیادینترین آبشخورهای فرهنگ باخترینه(:غرب) این بخشهاست».
این استاد دانشگاه و ادب پارسی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «شاهکارهایی که در سدههای نخستین ادب پارسی پدید آمده اند همه برگرفته از آبشخورهای پیشین است. اگر ایرانیان با دبیره، با سُرایش، با نوشتن بیگانه بودند شاهنامه چگونه پدید میتوانست آمد و دهها شاهکار دیگر از این دست. آیا میتوان بر آن بود که شعر شکوفای پارسی به یکباره از شورِ بومی تَفته بِرویَد و برآید؟ آیا بهراستی آغاز سخن پارسی آن سرودههای مردمی است که کودکان در کوی و بَرزن بر زبان میرانده اند؟ مگر نه این است که کارنامه اردشیر بابکان به پهلوی ساسانی و یا یادگار زریری به پهلوی اشکانی سروده شده است. یا چکامهی شِگَرف درخت آسوریک که چکامهای است نُمادین، در آن بزی با خرما بُنی در چالش و چند و چون است. هر یک از این دو هَماورد میکوشد که بر دیگری چیرگی بیابد. بز نماد شیوهای از زندگانی ایرانی است، شیوهی دام پروری که بر کوچ ، بنیاد گرفته است. خرما بُن، نماد شیوهای دیگر از زندگانی ایرانی ست..کشاورزی که بایستهی آن ماندن در دهی، شهری، سرزمینی است. اگر سخن در پیوسته، پندارینه، پیشینهای دیرینه نمیداشت، چگونه سرودهای نمادین در آن پدید میتوانست آمد. بُرهانی دیگر بیاورم بُراه، در دیرینگی سخن در ایران زمین. «هِرمیپ» کتابدار کتابخانهی شگفتانگیز اسکندریه بوده است، مردی فرهیخته، دانشور که خود کتابی نوشته بوده است دربارهی مُغان ایرانی. او در نوشتههای خود آشکارا آورده است که در کتابخانهی اسکندریه، چهار کرور (دو میلیون) رَج (سطر) از نوشتههای زرتشت جای داشته است. شاید خواست او از زرتشت آن وَخشور باستانی نیست. مغان، فرزانگان، دانشوران، نویسندگان، سخنورانِ ایران کهن را بدین نام، نامیده باشد. مردمی که با دبیره با نوشتن با فرهنگ با اندیشه با سرود بیگانهاند، چگونه میتوانند گنجینهای چُنین گرانسنگ را در یکی از کتابخانههای بزرگ جهان پدید آورند. اگر سخن پارسی شکرین است، شیواست، وَرجاوند است، اگر مایهی شگفتی جهانیان میشود از آن است که دنبالهی سخن و فرهنگ ایرانی در روزگاران کهن بوده است».
دکتر کزازی در بخشهای دیگری از سخنان خود از ادب پارسی در روزگار سپسین یاد کرد و ویژگیها و تواناییهای ادب پارسی را از رودکی تا حافظ برشمرد.
منبع خبر:
خبرگزاری امرداد