درود دکتر نیکنام، دوگانگی انگره مینو و سپنته مینو، باعث محدود شدن قدرت اهوره مزدا و متعاقب آن قدرت فلسفی بهدینی شده است . همچنین وجود ایزدان مختلف، فروشی ها و عقاید آیین های قبل از ظهور اشو زرتشت سیمای این دین را بسیار باستانی و کهنه کرده است. با توجه به

پرسش: 

درود دکتر نیکنام، دوگانگی انگره مینو و سپنته مینو، باعث محدود شدن قدرت اهوره مزدا و متعاقب آن قدرت فلسفی بهدینی شده است . همچنین وجود ایزدان مختلف، فروشی ها و عقاید آیین های قبل از ظهور اشو زرتشت سیمای این دین را بسیار باستانی و کهنه کرده است. با توجه به وضعیت فعلی سیاسی- اجتماعی و دوری روزافزون جوانان از هردین و هر ساختار مشابه با دین، آیا زمان انقلابی فلسفی و همراه با اصلاحات در این دین نیک نرسیده؟ آیا نباید سوشیانتی بیاید و دین بهی را از تباهی نجات دهد؟ چه کسی این چنین تعهدی را می پذیرد؟ آیااین وظیفه شما موبدان نیست؟ دین بهی هویت ما ایرانیان است، هرچند کسی مانند من به این دین نباشد.

پاسخ: 

درود برشما، ویژگی های فلسفی دین زرتشت نه تنها توانایی اهورامزدا راکاهش نداده است بلکه هریک سبب درک بیشتر آموزش های فرهنگ باستانی ایران نیز شده است. اگر به چند وچون این ویژگی ها به ژرفی بنگریم وهریک ازآن ها را بیشتر پژوهش کرده وبه کار گیریم، خودمان سوشیانت هایی می شویم که به دیگران نیز نیکوترین ها را سفارش خواهیم کرد.

 

آنچه باید بپذیریم اینکه هرآموزشی به ویژه دینی و فلسفی درگذر زمان دستخوش دگرگونی هایی خواهد شد وبیگمان چهره آموزه های درست در پیام زرتشت نیز هربار با فرهنگ و باورهای مرتو(:مردم)روزگاران گذشته به ریخت(:شکل) های دیگری جلوه گر شده است، به ریختی که اکنون اگربه همه نوشته های اوستایی وپهلوی از نگاه آموزه های زرتشتی بنگریم به ناهمگونی ها یی برمی خوریم که برخی از آنها نه تنها بینش زرتشت نیست، بلکه با اندیشه راستین زرتشت، دگرگون(:مخالفت)دارد.

 

چند نمونه که گاهی دست آویز بداندیشان درباره آیین و کیش زرتشت بوده، چنین است: ازدواج با محارم - برخورد با جسد مردگان - جداکردن  زنان به هنگام عادت ماهیانه - آتش پرستی -دوگانه پرستی و...  که همگی یا برداشت اشتباه از واژگان اوستایی است یا از آیین های بسیار کهن نیاکان بوده که زرتشت با آنها مبارزه کرده است.

 

چنانچه به فلسفه وجودی وجایگاه اهورامزدا که چَمار(:معنی) « دانایی وآگاهی بیکران هستی مند» است، بنگریم.  از آن پس خدایمان را تنها در آسمان جستجو نخواهیم کرد بلکه در ذره ذره های هستی خواهیم دید. اگرتاثیر دونیروی«سپنتامینو وانگره مینو» رابر اندیشه، گفتار و کردار خویش دریابیم، آنگاه به پدیدار شدن بدی ها از سوی مرتوها پی خواهیم برد نه اینکه خداوند را آفریدگار بدی ها بدانیم! اگر به چمار واژه«داِنه»(:دین) دراوستا بنگریم که «وجدان بیدار وآگاه» است، در می یابیم که دین دار کسی خواهد بود که بینش درونی او آگاهانه و گزینش او برپایه خردمندی است و... به همین روی چنانچه تمام گزینه های فلسفی در پیام زرتشت راکنکاش کنیم. چشم به راه سوشیانت نخواهیم بود.

 

آشکار است که پیشنهاد شما نیز مفید می باشد وموبدانی بینشور نیازاست تا دست به پالودگی فرهنگ وسنت های بیگانه داشته باشند که برای  نیاکان ایرانی ما روزگاری ارزش داشته ولی باگذر زمان وپیشرفت دانش کاربرد امروزی نخواهند داشت.